شنبه:امشب هنوز درست نخوابیده بودم که خبرم کردند یکی از وزرا نیاز فوری به پزشک دارند خدمتشان رسیدم متوجه شدم فلان عضوشان درد میکند علت را جویا شدم فرمودند در بین سیدیهای فرزند ارشدشان فیلمی دیدهاند و به این حال و روز درآمدهاند عرض کردم از سن شما گذشته است، فرمودند این دردشان ناشی از تهاجم فرهنگی است عرض کردم حتمآ خوب میشود فرمودند اگر امشب آنجا بمانم خوبتر میشود و به شکل بسیار بدی به من زل زده بودند ! به سرعت از آن جا متواری شدم.
یکشنبه :امروز وزیر بهداشت تشریف آوردند با ایشان گفتمان کردیم، در مورد گونهای بیماری که پدرشان دچار شدهاند سئوال میفرمودند چیزی بلد نبودم چرتهایی عرض کردم گویا باورشان شد به گمانم مدرک ایشان هم جعلی است.
دوشنبه :امروز مرا به خانهی رییس جمهور احضار کردند پسرشان آبله مرغان گرفته بودند، دانههایی در صورتشان رویت میشد به قاعدهی یک گوجه، به هر حال ارزانی گوجه در نارمک همین پیامدها را دارد. خانم رجبی آن جا بودند من به ایشان نگاه نمیکردم ولی ایشان مرا زیاد میپایید شمارهای رد و بدل شد شاید هم بخت من باز شده باشد.عصری از وزارت اطلاعات تماس گرفتند فرمودند خدمت برسم ترسیدم ماجرای شماره تلفن کار دستم داده باشد نرفتم . شب به خانه زنگ زدند و توبیخم فرمودند گویا کمر جناب وزیر درد میکرده است نمیدانم چه سری است بعد از ماجرای ملوانان انگلیسی تمام اعضای کابینه کمر درد گرفتهاند!
سه شنبه :امروز آقای متکی آمدند در مورد عمل زیبایی بینی سئوال کردند به ایشان گفتم پیش از آن بهتر است لیپوساکشنی انجام دهید مشورت خواستند دکتر ولایتی را به ایشان معرفی کردم....
بر پدر مزاحم لعنت هنوز خوابم نبرده بود که از منزل یکی از معاونیین تماس گرفتند و احضارم کردند به آن جا رفتم مشخص شد پدرشان سکته کردهاند در گوشم زمزمه فرمودند یعنی میمیرد؟ عرض کردم اگر دقایقی دیگر کنار پدرشان بنشینند و صحبت بنمایند از بوی بد دهانشان پدرشان که سهل است ، من هم میمیرم.
چهارشنبه :امروز آقای رییس جمهور قرار بود استوارنامهی سفیر قبرس را امضا بفرمایند اما دهانشان بوی بدی میداد .حدس زدم از همان گهی که دیشب آقای معاون خوردهاند میل فرمودهاند . یک ساعت دهانشان را مسواک زدم اما هر از گاهی باز هم بوی بدی از ایشان متصاعد میشد آخر سر مشخص شد ایشان مشکل گوارشی دارند نه دهانی!
عصر خانم الف مرا احضار کردند . گفتند چون نزدیک پنجشنبه است باید بدنشان را اپیلیدی کنند ! هر چه گفتم این کار دلاک و ارایشگر است به خوردشان نرفت . بناچار ...
پنج شنبه :امروز کسی مریض نبود کابینهی دولت جاری با کابینهی دولت قبلی قرار داشتند محمد خاتمی را از نزدیک دیدم بیشتر شبیه آدم بودند تا رییس جمهور!...
امشب ضیافتی بود و مجلسیها میهمان هیئت دولت بودند بعد از شام آقای احمدی نژاد مرا به جناب حداد معرفی کردند از لاغریشان گله میکردند، فرمودند از گلویشان چیزی پایین نمیرود. گویا چشمانم ضعیف شده چون نوش جان کردن سه دیس برنج و سی سيخ کباب را از جناب رییس مجلس رویت کردم .
جمعه :صبح امروز اعضای کابینه مسموم شده بودند یکی از محافظین عرض کرد الآن دو روز است گلاب به رویتان هر جا میروند فلان کار را میکنند عرض کردم اینها دو سال است هر کاری میکنند فلان کار میشود
یکشنبه :امروز وزیر بهداشت تشریف آوردند با ایشان گفتمان کردیم، در مورد گونهای بیماری که پدرشان دچار شدهاند سئوال میفرمودند چیزی بلد نبودم چرتهایی عرض کردم گویا باورشان شد به گمانم مدرک ایشان هم جعلی است.
دوشنبه :امروز مرا به خانهی رییس جمهور احضار کردند پسرشان آبله مرغان گرفته بودند، دانههایی در صورتشان رویت میشد به قاعدهی یک گوجه، به هر حال ارزانی گوجه در نارمک همین پیامدها را دارد. خانم رجبی آن جا بودند من به ایشان نگاه نمیکردم ولی ایشان مرا زیاد میپایید شمارهای رد و بدل شد شاید هم بخت من باز شده باشد.عصری از وزارت اطلاعات تماس گرفتند فرمودند خدمت برسم ترسیدم ماجرای شماره تلفن کار دستم داده باشد نرفتم . شب به خانه زنگ زدند و توبیخم فرمودند گویا کمر جناب وزیر درد میکرده است نمیدانم چه سری است بعد از ماجرای ملوانان انگلیسی تمام اعضای کابینه کمر درد گرفتهاند!
سه شنبه :امروز آقای متکی آمدند در مورد عمل زیبایی بینی سئوال کردند به ایشان گفتم پیش از آن بهتر است لیپوساکشنی انجام دهید مشورت خواستند دکتر ولایتی را به ایشان معرفی کردم....
بر پدر مزاحم لعنت هنوز خوابم نبرده بود که از منزل یکی از معاونیین تماس گرفتند و احضارم کردند به آن جا رفتم مشخص شد پدرشان سکته کردهاند در گوشم زمزمه فرمودند یعنی میمیرد؟ عرض کردم اگر دقایقی دیگر کنار پدرشان بنشینند و صحبت بنمایند از بوی بد دهانشان پدرشان که سهل است ، من هم میمیرم.
چهارشنبه :امروز آقای رییس جمهور قرار بود استوارنامهی سفیر قبرس را امضا بفرمایند اما دهانشان بوی بدی میداد .حدس زدم از همان گهی که دیشب آقای معاون خوردهاند میل فرمودهاند . یک ساعت دهانشان را مسواک زدم اما هر از گاهی باز هم بوی بدی از ایشان متصاعد میشد آخر سر مشخص شد ایشان مشکل گوارشی دارند نه دهانی!
عصر خانم الف مرا احضار کردند . گفتند چون نزدیک پنجشنبه است باید بدنشان را اپیلیدی کنند ! هر چه گفتم این کار دلاک و ارایشگر است به خوردشان نرفت . بناچار ...
پنج شنبه :امروز کسی مریض نبود کابینهی دولت جاری با کابینهی دولت قبلی قرار داشتند محمد خاتمی را از نزدیک دیدم بیشتر شبیه آدم بودند تا رییس جمهور!...
امشب ضیافتی بود و مجلسیها میهمان هیئت دولت بودند بعد از شام آقای احمدی نژاد مرا به جناب حداد معرفی کردند از لاغریشان گله میکردند، فرمودند از گلویشان چیزی پایین نمیرود. گویا چشمانم ضعیف شده چون نوش جان کردن سه دیس برنج و سی سيخ کباب را از جناب رییس مجلس رویت کردم .
جمعه :صبح امروز اعضای کابینه مسموم شده بودند یکی از محافظین عرض کرد الآن دو روز است گلاب به رویتان هر جا میروند فلان کار را میکنند عرض کردم اینها دو سال است هر کاری میکنند فلان کار میشود
1 comment:
salam man az safar bargashtam khosh migzare?
Post a Comment