Wednesday, January 31, 2007

حکم اعدام بجاي سنگسار٬


آمنه زن جوان اهل بوکان را خطر اعدام تهديد ميکند. آمنه ۲۱ سال دارد و بيش از دو سال است که در زندان است. او که اهل بوکان است٬ در روستاي ميرآباد نقده زندگي ميکرد و جمهوري اسلامي ايران او را بجرم رابطه جنسي خارج از ازدواج دستگير کرده و ميخواهد اعدام کند. کميته بين المللي عليه اعدام ٬ با اعلام اعتراض شديد به اين حکم وحشيانه از همگان دعوت ميکند به اين تاکتيک جديد جمهوري اسلامي ايران شديدا اعتراض کنند. سکس و رابطه جنسي امري خصوصي است و به هيچکس ربطي ندارد. جمهوري اسلامي ايران که يک حکومت قرون وسطايي و جنايتکار است٬ تا کنون با سنگسار صدها نفر به " جرم" رابطه جنسي خارج از ازدواج٬ نمونه مجسم وحشيگري و زن ستيزي بوده و هست. در دوران خاتمي به اصطلاح " رفرميست" که تعداد زيادي از نيروهاي ملي – اسلامي از او دفاع کرده و ميکنند٬٬ نيز دهها نفر در ملا عام سنگسار شدند. جنبش جهاني عليه سنگسار و فعاليتهاي فشرده کميته بين المللي عليه سنگسار باعث عقب نشيني حکومت اسلامي شد. ولي در همان دوران حکومت خاتمي که اوج اعتراضات به سنگسار در ايران و در دنيا بود٬ از قول مقامات حکومتي اعلام کردند که اعدام را جايگزين سنگسار خواهند کرد . و اينک در دوره حکومت احمدي نژاد جنايتکار ٬ همين کار را اجرا ميکنند. اعلام حکم اعدام بر عليه آمنه ٬ يک روش و تاکتيک جديد حکومت اسلامي است که بايد با بيشترين اعتراضات جهاني و اعتراض در ايران مواجه شود. ما همه سازمانهاي مدافع حقوق انساني و همه مردم در ايران و در دنيا را فراميحوانيم به اين حکم وحشيانه اعتراض کنند. کميته بين المللي عليه اعدام از همگان دعوت ميکند که اين رفتار حکومت اسلامي را شديدا تقبيح کرده و به آن اعتراض کنند. ما در عين حال مصرا از "شخصيتها" و " نهادهايي" که مهر " حقوق بشر" به سينه زده و از قبل آن ارتزاق سياسي ميکنند٬ ميخواهيم که بدون لکنت زبان اين رفتار را محکوم کرده و اعلام کنند که سکس و رابطه جنسي امر خصوصي افراد است و حکومت اسلامي حق نظر دادن در اين مورد را ندارد٬ چه رسد به اعلام جرم و يا محکوميت به اعدام و سنگسار افراد . اعتراض به حکم اعدام آمنه جوان را بايد به اعتراضي جهاني تبديل کرد و اعتراضات بين المللي وسيعي را بر عليه حکومت جنايت اسلامي سازمان داد

Monday, January 29, 2007

دریای ایرانیان



بگزارش البرزدر اعتراض به تغيير نام
"خليج فارس" توسط اعراب، نامگذاري يك
دانشگاه در قطر به نام خليج عربي ، حذف
نام خليج فارس از درسهاي دانشگاهي
امارات و اقدامات توهين آميز ديگر از
اين دست ، کاربران اینترنت پیشنهادکرده
انددراقدامی روبه جلودریای عمان
باتغییرنام دریای ایرانیان نامگذاری
شود.
هم اکنون تعدادی ازوبلاگ نویسان ایرانی
بدنبال جمع آوری پیامهای کوتاه
مخابراتی ونظرات اینترنتی
میباشندتابتواننداین اقدام
رافراگیرنمایند

فیلمی به نام 300


کمپانی برادران وارنر در اسفندماه امسال فیلمی را به نام 300 به نمایش میگذارد که برگرفته از داستانهای هرودوت یونانی و رمان فرانک میلر است .بر اساس نوشته های هرودوت زمانی که بزرگترین ارتش دوران باستان از ایران با بیش از یک میلیون سرباز به یونان لشکر کشی می کنند تنها 300 اسپارتی حاضر میشوند در برابر ایرانیان بایستند. ایرانی ها در این فیلم مانند اورکهای فیلم ارباب حلقه ها وحشتناک و احمق تصویر شده اند و اسپارتی های شجاع و با هوش و خوش قیافه تا آخرین نفر از آزادی و دموکراسی در برابر برده داری و ظلم ایرانی دفاع میکنند.این فیلم با این که به اعتراف سازندگانش داستانی است ایران را نماد دیکتاتوری و یونان را نماد دموکراسی تصویر می کند که با واقعیات تاریخی تضاد تلخی دارد.برای نمونه در همان زمانی به فرمان کوروش برده داری در امپراتوری پارس ممنوع شده و مردم آزاد بودند که خدای خودشان را بپرستند در یونان باستان برده داری به شکل گسترده ای رواج داشته و زن و برده موجوداتی درجه دو حساب میشده اند

بهنوش بختیاری




متولد ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمده است. بهنوش بختیاری فارغ التحصیل
مترجمی زبان فرانسه از دانشگاه آزاد می باشد . وی دارای یک خواهر و دو برادر و فرزند آخر خانواده و مجرد می باشد
بهنوش بختیاری دوران کودکی و نو جوانی خود را جزو ناگفته های شیرین زندگی خودمی داند . صمیمی ترین دوست وی در آن دوران شقایق است که در حال حاضر در آمریکا زندگی می کند . بهنوش بختیاری در سن بیست سالگی به علت علاقه و پر کردن اوقاط فراغت خود در تابستان به مدرسه رسام هنر سرکار خانوم مهتاب نصیر پور رفت و بعد از یک سال فعالیت در سال ۱۳۷۵ کار در سریال هوای تازه به کارگردانی محمود رحسانیان به وی پیشنهاد شد

تنگه هرمز را با بیل می بندیم


ابراهیم نبوی

گاهی اوقات این نمایندگان مجلس جوری از تنگه هرمز حرف می زنند انگار که جوی آب ده پدرشان است که اگر یک بیل داشته باشند،

می توانند جلوی آنرا ببندند و باغ های همه ملل دنیا را ایکی ثانیه بخشکانند. و مثل ملانصرالدین از حالا هم دارند فکر می کنند که اگر تنگه هرمز بسته شد و قیمت نفت به چهارصد دلار رسید و بودجه کشور پنج برابر شد با بقیه پولش چکار بکنند؟ حشمت الله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و انرژی و غیره مجلس گفت: تهدید امنیتی ایران تهدید جریان 46 درصد انرژی دنیاست.آگاهان برای آقای فلاحت پیشه توضیح دادند که این حرف ها را یواش تر بزند، چون اگر آمریکایی ها متوجه شوند که تنگه هرمز این همه مهم است ممکن است ناوها و زیردریایی های شان را بیاورند به خلیج فارس و از این به بعد ایرانی ها برای رفتن از بندر قشم به بندرعباس لازم باشد ویزا بگیرند. در همین حال، الهام امین زاده، عضو همان کمیسیون که ایشان هم فرق میکروفون و تنگه هرمز را هنوز نمی داند، گفت: حرف های زیادی در تنگه هرمز برای گفتن داریم.آگاهان تصور کردند که خانم الهام امین زاده، در حالی که وسط ناوهای هواپیمابر و زیر دریایی ها در حال بال بال زدن است، یک بلندگوی دستی دستش گرفته و در حالی که موشک و خمپاره و گلوله از بغل گوشش رد می شود، دارد برای آمریکایی ها سخنرانی می کند و آنها هم از ترس فرار می کنند. همین الهام( که ربطی به شوهر شمسی ندارد) گفت: به این معنا که از ابزارهای مختلفی در این منطقه می تواند استفاده شود. شخص ثالث کمیسیون انرژی مجلس، یعنی کمال دانشیارنیزگفت: کنترل کامل تنگه هرمز در توان ایران است. وی در حالی که سعی می کرد خونسردی خودش را حفظ کند، به آمریکا توصیه کرد کوتاه بیاید و از ایجاد هرگونه ناامنی بپرهیزد. وی گفت: اگر خلیج فارس ناامن شود، بیشترین آسیب را کشورهای مصرف کننده نفت خواهند دید. در تمام این اظهارات چند چیز فرض شده است


اول: اگر ما تنگه هرمز را ببندیم هیچ کسی آن را باز نمی کند


دوم: وقتی تنگه هرمز را ببندیم، خودمان یک تنگه دیگر در زیر زمین خانه عمه مان داریم که از آنجا نفت و بنزین وارد می کنیم.[ اشتباه نکنید و تنگه را جور دیگری بخوانید و به من ایراد بگیرید که به لباس زير عمه چکار داری

سوم: ارتش آمریکا برای آب تنی به خلیج فارس آمده است

Saturday, January 27, 2007

مقر امامزمان؛ چاه جمکران یا چاه های نفت؟



گفتگو با هادی خرسندی Talash-online
من عنان قضاوتم را به دیدن فیلمی " در کانال تلويزيونی آلمانی ـ فرانسوی «آرته» " نمیدهم. بیشتر امیدم هم به همین نسل جوان است و به مبارزات زنان. ضمناً از روزگار جوانی به یادم هست که گاهی شرکت در مراسم سینه زنی هم رمانسش کمتر از کوهنوردی در پسقلعه نیست. من چهارسال عاشق دختری بودم که فقط روزهای عاشورا از خانه بیرون میآمد به تماشای دسته های سینه زنی. به عشق تماشای او چه سینه ای میزدم. اربعین سال پنجم شله زرد بردم در ِ خانه شان. سیزده بدر همان سال گرلفرندم شده بود

تلاش ـ آقای خرسندی! سپاس که تقاضای ما را برای اين مصاحبه پذيرفتيد. راستش را بخواهيد، مدتی است که در کار خودمان، ملت ايران در حيرتم. اخبار بسيار ناگواری از وضع مردم در داخل ايران به گوش می رسد، که حتماً شما هم شنيده ايد وبهتر ازما بر «ظرافتهايش» نظر داريد. در باره ناگواری سياست مملکت، امنيت بربادرفته کشور، اوضاع اقتصادی، فقر و فلاکت، نزول اخلاقی و... خوب، هر روز صدها مقاله و گزارش می خوانيم، اما در باره رفتار و عکس العمل مردم، يعنی مردممان در ايران کمتر صحبت می شود. ابتدا بفرمائيد، چرا نويسندگان و تحليل کنندگان مسائل اجتماعی و سياسی ما در گفته ها و نوشته هايشان تنها به رژيم می تازند و سياستهايش را به باد انتقاد می گيرند؟ خوب رژيم اسلامی که بر سرزمين اشباح حکومت نمی کند! چرا تيغ نقد و بررسی آنها کمتربه کنش و واکنش های مردم می پردازد. به عنوان نمونه نظير شعر شما «هموطن! احمدی نژاد توئی!» در آثار نويسندگان و روشنفکران بسيار نادر است. چرا؟

هادی خرسندی - به مقدمه عرض میکنم که نویسندگان و قلمزنان ما دو دسته اند. یک آنها که با انگشت گذاردن بر نقاط ضعف و فساد و جنایات رژیم ، لزوم براندازی آن را یادآور میشوند. دو آنها که با اشاره به این نکات برای رژیم دل میسوزانند که میترسیم اگر اینطور ادامه بدهی، عمر خود را کوتاه کنی!دستهی اول حکومت مذهبی و رژیم واپسگرا را شایسته ی ملت ایران و دنیای امروز نمیدانند، دسته ی دوم آرزو میکنند که رژیم با اندکی کاستن از فساد و جنایات خود، حداقل شرایط لازم را برای ماندن و نیفتادن بدست بیاورد. اینها همان اصلاح طلبانی هستند که قهرمان شان خاتمی و سردارشان رفسنجانی است که خزانه دارشان هم هست. دسته ی اول رژیم را افشا میکنند و دسته ی دوم – که عموماً یک جائی شان به یک جای رژیم بند است – به رژیم پند و اندرز میدهند که "بپّا نیفتی!".اما برسیم به پرسش شما. به نظر من مردم ما در موقعیتی نیستند که لازم باشد « تیغ » بر آنان کشید. در واقع حکومت جبّار به اندازه ی لازم - چرا لازم؟ -، به اندازه ی کافی - چرا کافی؟- ، یعنی به اندازه ای که کمش هم زیاد است تیغ بر مردم میکشد و جائی برای تیغ کشی اهل قلم نمیگذارد. احمد باطبی، منصور اسانلو، فرهاد بهبهانی.... مگر مردم نیستند؟ زنده یاد اکبر محمدی مگر مردم نبود؟ (اکبر گنجی و طبرزدی را هم میتوانم، اما مثال نمیزنم که هیچ جوابی نداشته باشید!)، هموطنان کرد و آذری مگر مردم نیستند که به خاک و خون کشیده میشوند؟در زندان اوین، در قزلحصار، در عادل آباد شیراز، مردم هستند که زیر شکنجه اند. کسی غیر مردم میان آنان نیست!من اگر گفتم " هموطن! احمدینژاد توئی!"، به نسبت ِ کل نوشته ها و سروده هایم که بگیرید، ندرتش را درمیابید. ایراد من به دلخوشی های انتخاباتی جماعت است و فریبی که بابت نفرات خاصی میخورند، والاّ در کل حرکت مردم و بیحرکتی مردم، در انتظار موقع مناسب نشستن ِ مردم را اجر مینهم. ملت ما در حال حاضر به رژیمی که آمریکا و انگلیس و چین و روسیه و بقیه ی قطاع الطریق های جهان را پشتیبان خود دارد، زورش نمیرسد. من به مردم ایراد مشخص و خاص دارم که مثلاً – نه ، مثلاً نه – بدون مثلاً ، سر راست و روراست، چرا در مجموعه ی آدمکشان رژیم، ناگهان به نوکرصفت ترین شان که خاتمی باشد، دل می بندد؟ وقتی چنین میکند، کِرم احمدی نژاد هم در پیله ی خاتمی، پر در میآورد! آنوقت، به عنوان ناسزائی از سر عصبانیت به مردمی که من از آغاز دوم خرداد از آنها فاصله گرفته ام میگویم « احمدی نژاد خودتی!
تلاش ـ به نظر می رسد ما عادت کرده ايم به نوعی رفتار مردم را هميشه توجيه کنيم. مثلاً در موارد زيادی رفتار و روش زندگی مردم را به اجبارهای حکومتی نسبت می دهيم. درست است در شرايطی که جمهوری اسلامی فراهم کرده و در پی سختگيريهائی که می کند، مردم برای گذران کار و زندگی خود در بسياری از امور مجبورند، تن به برخی از رفتارها بدهند. اما همه جا هم مجبور نيستند. به عنوان نمونه تحت کدام اجبار و چه کسانی هستند که در دسته ها و تعداد انبوه و اتوبوس اتوبوس، هر هفته به جمکران می روند و «نيازنامه های» خود را به درون چاه و برای «امام غايب» می اندازند؟! در ميان آنها ـ طبق فيلمهای مستندی که تا کنون در تلويزيونهای کشورهای غربی به نمايش گذاشته شده اند ـ افراد تحصيل کرده يا افرادی از اقشار متوسط و يا متمول هم کم نيستند! آيا خرافات تا اين حد در درون ما ريشه داشته است؟

هادی خرسندی – اینجور مردمان در همه ی کشورها و در میان همه ی ملت ها هستند. بعضی دولت ها با آنها مبارزه میکنند، بعضی حکومت ها کاری به کارشان ندارند ، رژیم هائی هم مثل جمهوری اسلامی، محیط زیست مناسب برای رشد میکروبی اینجور افراد فراهم میکنند تا عمر خودشان زیاد شود.جهل و خرافات، استخر سرپوشیده ی دولتمردان و دولتزنانی است که شناگران قابلی در فریب عامه ی مردم هستند. اما امامزمان در چاه جمکران نیست. انگلیس ها سرانجام او را از چاه نفت درمیآورند."افراد تحصیلکرده"ای که در فیلمها می بینید، مطمئن باشید مورد توجه امام غایب قرار نخواهند گرفت. حضرت امام هم از اینکه این افراد با آنهمه تحصیلات هنوز اینقدر شعورشان پائین است عصبانی میشود و انشاالله مرادشان را نمیدهد
تلاش ـ در حاليکه در داخل مهمترين و جدی ترين کتابها و آثار ادبی و فرهنگی، تاريخی و فلسفی ما تيراژشان حداکثر 5000 نسخه بوده و به زحمت و واقعاً در موارد نادری به چاپ دوم می رسند، تا کنون در مورد امام زمان هزار و دويست عنوان کتاب نوشته شده که بعضاً با تيراژهای پنج هزارتائی به چاپهای هشتم و نهم رسيده اند. مقالات در زمينه «مهدويت» هم که بيشمارند. در مورد جلال و شکوه جشن های نيمه شعبان ـ و نه تنها جشنهای دولتی ـ گزارشات به افسانه شباهت دارند. البته ما هيچگاه ملت کتابخوان و کتابدوستی نبوده ايم يا حداقل به اين امر شهرت نداشته ايم ـ در خارج از کشور و در جهان آزاد هم تيراژ کتابها که گويای تعداد استقبال کنندگان است چندان موجب سربلندی نيست ـ اما اين که مثلاً کتاب «گنجهای معنوی» رضا جاهد که در اصل کتاب دعا و رفع حاجت های ـ دعای قرض، دعای تقويت حافظه، دعای حفظ کردن قرآن در مدت کم و...ـ گوناگون است و به ميزان 20000 نسخه فقط در چاپ نخست منتشر شده ومی گويند تا کنون چندين بار تجديد چاپ شده است ـ چنين امری را چگونه می توان توضيح داد؟هادی خرسندی – جور دیگری عرض کردم. حکومت به این کتابها تیراژ میدهد. تمامی جماعت جمکرانی هم مشتری این کتاب هستند و در این مورد «کتابخوان» تشریف دارند. رقم تیراژ این کتاب تقریباً نزدیک به تعداد تمامی نفرات این جماعت است، چرا که احتمالاً هرکدام یک نسخه میخرد که سر پل صراط نشان بدهد. چنین کتابی "یلوپیج خرافات" باید باشد.من به همان چندهزار نفر که کتاب های با ارزش میخوانند امید می بندم، نه آنهائی که فقط یاد گرفته اند که ایستاده نشاشند. انشاالله با همه ی دعائی که میخوانند یکبار اشتباهی ایستاده میشاشند و بعون الهی میروند جهنم

خودكشي دختر جوان از بالاي پل حافظ


تلاش پزشكان براي نجات جان دختر جواني كه ساعتي قبل، خود را از بالاي پل حافظ به پايين پرتاب كرد، آغاز شده است. به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا، ساعت 9 و 5 دقيقه روز شنبه هفتم بهمن ماه، دختر 24 ساله‌اي به نام «آرزو»، خود را از بالاي پل حافظ به وسط خيابان در چهارراه كالج پرتاب كرد. بر اساس اين گزارش دختر جوان كه به شدت از ناحيه كمر، كتف و پا آسيب ديده بود با حضور عوامل اورژانس ساعت 9:40 در حالي به يكي از بيمارستان‌هاي تهران انتقال يافت كه متأسفانه ازدحام جمعيت موجب تأخير در اقدامات امدادرساني شد. در حالي كه در جيب اين دختر، نامه‌اي حاوي يادداشت و شعر كشف شد، اين كه علت اصلي سقوط دختر جوان، مسايل عاطفي يا موضوع ديگري در ميان بوده، تحت بررسي است

افزایش 14درصدی فرار دختران


رییس پلیس استان تهران رضا زارعی اعلام کرد در 10 ماهه گذشته، 274 دختر و پسر از خانه‌هایشان فرار کرده‌اند.از این تعداد، 228 دختر و 46 پسر می‌باشند. به این ترتیب، آمار فرار نسبت به مدت مشابه در سال گذشته 14 در صد افزایش داشته است. زارعی افزود سن این افراد بین 15 تا 30 سال است و وضعیت سواد آنها به ترتیب 32 نفر بی سواد، 77نفر در حد ابتدایی ، 139 نفر در حد راهنمایی و 26 نفر دارای دیپلم هستند

Tuesday, January 23, 2007

سد سيوند هفته آينده آبگيری می‌‏شود


سيوند تاريخ دوهزار ساله ايران را زير آب می برد كورش، در كتيبه پاسارگاد، نوشته است:هر آن كه ميراث من و آثار سرزمينم را نابود كند، اهورا مزدا، او را نابود كند،

مفسران سیاسی روس چه می گوید


خبرگزاری های روسیه، به ناگهان در باره اوضاع ایران فعال شده و سیل تفسیرهای سیاسی پیرامون آینده مناسبات ایران و اعراب، ایران و امریکا، جنگ در منطقه و حمله به ایران، بررسی توان نظامی ایران برای دفاع از خود، کمک نظامی روسیه به ایران، نقشه های نظامی امریکا برای حمله و سرانجام حدس و گمان ها پیرامون زمان حمله به ایران در سایت های خبری روسیه انتشار می یابد.
از جمله، ایزوستیا که روزگاری خبرگزاری رسمی دولت اتحاد شوروی بود می نویسد:

جنگ با ایران در ماه آپریل آغاز خواهد شد. این اطلاعات را مطبوعات عربی منتشر می کنند. همچنین خبر می رسد که یک دسته از ناوهای تهاجمی آمریکا به خلیج فارس اعزام می شوند.
دلیل برای تهاجم روشن است: تهران به احتمال قوی در حال تولید سلاح هسته ای می باشد.
مسئله شروع جنگ در سطوح بالا حل شده است. "جرج بوش" به نظر می رسد که آغاز جنگ را با "دیک چینی" معاون خود، "روبرت گیتس" وزیر دفاع و "کاندولیزا رایس" وزیر امور خارجه بررسی کرده است، گرچه در واشنگتن امکان جنگی جدید در خلیج فارس تائید نمی شود. برعکس، با تمام قوا تلاش می کنند این حقیقت را کتمان کنند

کیهان اهداف ایران را اعلام داشت


حسین شریعتمداری که به اطلاعات پشت صحنه و اندرونی بیت رهبری دسترسی دارد، در سرمقاله شب گذشته خود درگیهان نوشت
«...اگرچه همه شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه تهديد حمله نظامي آمريكا به ايران يك عمليات رواني است ولي اين احتمال را- هرچند اندك و ناچيز- نبايد ناديده گرفت و مسئولان جمهوري اسلامي ايران ضمن فراهم آوردن تمامي امكانات و آمادگي هاي لازم براي روز احتمالي حادثه بايد روي اهرم هاي قدرت ايران اسلامي نيز مانور داده و اتمام حجت كنند. بايد به آمريكايي ها تفهيم شود كه اگر احتمالا دست به حماقت بزنند چه عواقب هولناكي در انتظار آنها و متحدانشان خواهد بود. نظاميان آمريكايي در شرق و غرب ايران در تيررس ما قرار دارند، اسرائيل با انبوه موشك هاي شليك شده از ايران به يك جهنم سوزان براي صهيونيست ها- قبل از ورود آنها به جهنم واقعي- تبديل خواهد شد. از 30 ميليون بشكه توليد نفت روزانه اوپك، نزديك به 24 ميليون بشكه آن از تنگه هرمز مي گذرد. برخي از كشورهاي عرب منطقه كه حياط خلوت آمريكا تلقي مي شوند نه فقط با بحران بزرگ اقتصادي و اجتماعي روبرو خواهند شد، بلكه موجوديت آنها در خطر جدي قرار خواهد گرفت... مردم هوشمند و با فرهنگ مصر، اردن، بحرين و بخش گسترده اي از عربستان بحران نظامي در منطقه را بهترين فرصت براي انتقام از دولت هاي وابسته خود تلقي مي كنند

حمله به ایران قطعی است


اگر همه نمایندگان مجلس هفتم، دیروز نمی دانستند احمدی نژاد "خالی بندی" می کند و در باره مسئله حمله به ایران دروغ تحویل مجلس می دهد، یکی دو نفر در هیات رئیسه این مجلس و یکنفر در کمیسیون امنیت وسیاست خارجی(بروجردی) قطعا میدانستند که او دروغ می گوید. خطر حمله قطعی است و احمدی نژاد حرف هوائی تحویل نمایندگان و مردمی که مذاکرات مجلس را می شنیدند داد، وقتی گفت "کدام جنگ؟ همه اش شایعه و جنگ روانی است"
آن چند تنی که می دانستند احمدی نژاد دروغ می گوید، از متن آخرین گزارش وزارت اطلاعات خبر داشتند که تسلیم رهبر شده و با موافقت وی، رئوس این گزارش به اطلاع این چند تن رسیده است. نکته محوری در این گزارش "قطعی بودن حمله به ایران" است که وزارت اطلاعات آن را مستند به محرمانه ترین اطلاعات بدست آمده گزارش کرده است. اگر رئیس دولت از این گزارش اطلاع نداشته، که بنابراین کابینه ای در کار نیست و احمدی نژاد را حتی در حد رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس درجریان مسائل مهم مملکتی قرار نمی دهند؛ و اگر داشته و چنین دروغ بزرگ و چشم بندی را در جلسه دیروز مجلس از خود به نمایش گذاشته، سطح عوامفریبی را به مجلس نیز انتقال داده است

Sunday, January 21, 2007

زندگی نسرین در جامعه‌ای نظیر ایران


نسرین که کارشناس رادیولوژی یکی از بیمارستان های گرگان است، پنج سال پیش ازدواج کرد و حاصل این ازدواج هم اکنون یک دختر 4 ساله است. وی می‌گوید از ابتدای زندگی حقوق‌اش توسط همسرش پایمال شده است. مهمترین دغدغه ی او در حال حاضر به‌دست‌آوردن حق سرپرستی دخترش است. وی درباره ی زندگی‌اش می‌گوید: «شوهرم، همواره من را موجودی مطیع می‌خواست که نباید خواسته یا توقعی داشته باشد» نسرین هم اکنون به پرداخت50 هزار تومان دیه از سوی دادگاه محکوم شده است، زیرا گلدانی را که خودش برای سالروز ازدواج خریده بود، شکسته است. او دربار‌ه‌ی علت این کار می‌گوید: «قرار بود بخشی از مالکیت خانه‌ای که با هم خریده بودیم و من نیز سهمی در آن داشتم، به نام من شود. اما متوجه شدم سند به نام پدر شوهرم شده است. من هم گلدانی را که خودم خریده بودم، شکستم اما دادگاه مرا محکوم به پرداخت خسارت کرد.»
نسرین در ادامه به اختلاف با شوهرش اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک شب مرا به باد کتک گرفت. ملافه را به روی گردنم گذاشت و می‌خواست خفه‌ام کند. برای دفاع از خودم با مشت توی صورتش زدم. فردایش به دادگاه رفت و از من شکایت کرد. دادگاه مرا محکوم به پرداخت دیه کرد.»
وی تا کنون به پرداخت 560 هزار تومان دیه محکوم شده است اما به قول خودش،بزرگترین امتیاز او این است که استقلال مالی دارد تا بتواند مبلغ دیه های مردی که زندگی را به دوزخی برای او تبدیل کرده است، پرداخت نماید. او صراحتا می‌گوید: «قانون ما، ظاهرا فقط مدافع انسان‌های تبهکار و دروغگو است و زن به خاطر جنسیت‌اش همواره مقصر فرض می شود.»
نسرین پس از این که شنید شوهرش 5 ماه پیش به دنبال زن دیگری رفته است، در تلاش است از او طلاق بگیرد. او در این مدت در خانه‌ی پدرش زندگی می‌کند. وقتی برای دیدن دخترش رفت، متوجه شد تمام اسباب و وسایل خانه مانند یخچال، کولر، فرش، مبل و ... فروخته شده است. وی درباره‌ی علت این موضوع می‌گوید: «شوهرم می‌داند که مهریه‌ی من 114 سکه طلاست و هنگام طلاق کارشناس دادگستری از وسایل موجود استعلام می‌کند. همه را فروخته که فکر کنند من هیچ وسیله‌ای در منزل نداشته‌ام.»وی به حکم دیگری که چند روز قبل به او اعلام شد، اشاره می کند: 80 ضربه‌ی شلاق تعلیقی.
نسرین می گوید: «یک شب به دلیل درگیری با او، به خانه‌ی بستگان رفتم. اما فردای آن روز وقتی برگشتم، متوجه شدم قفل در عوض شده است. تا شب منتظر ماندم و او نیامد. فردای آن روز به محل کارش رفتم و چون عصبانی بودم، داد وفریاد کردم. از من شکایت کرد و دادگاه مرا به دلیل اخلال در نظم عمومی جامعه به 80 ضربه‌ی شلاق تعلیقی محکوم کرد.»
مهمترین دغدغه‌ی نسرین هم اکنون، حضانت دخترش است. اما قانون فقط تا 7 سالگی اجازه‌ی نگهداری دخترش را به او می‌دهد. نسرین می‌گوید: «امیدوارم امضاء های کمپین تا سه سال دیگر به یک میلیون برسد و این قانون تغییر کند

Saturday, January 20, 2007

هواپيماهاي جنگنده آمريكايي بر فراز مرزهاي ايران


سایت حکومتی بازتاب
روزنامه القدس‌العربي چاپ لندن، از چند سورتي پرواز هواپيماهاي جنگنده آمريكايي بر فراز مرزهاي ايران با اقليم كردستان عراق خبر داد. اين روزنامه با اشاره به اينكه احتمال وخامت اوضاع در مرز كردستان هر لحظه افزايش مي‌يابد، نوشت: نيروهای جمهوری اسلامی نيز به مرز كردستان عراق اعزام شده‌اند. منابع مطلع در استان سليمانيه عراق و فرمانداري بنجوين در مرز ايران نيز از افزايش تحركات نظامي ايران در مرز كردستان خبر مي‌دهند. اين منبع با اشاره به اينكه تا كنون شماری از نيروهای تازه‌نفس جمهوری اسلامی به مرز باشماخ اعزام شده‌اند، مدعي شد پادگان‌هاي جمهوری اسلامی در مناطق باشماخ و برده‌رش تقويت شده و نيروهاي اضافي به پشتيباني انواع سلاح‌هاي سبك و سنگين به منطقه اعزام شده‌اند

Friday, January 19, 2007

پوشش با طراحي مجلس براي ايجاد محدوديت


داستان جالبيست , داستان اختاپوس بي فرهنگ, در ايران متمدن !! به راستي هر شنونده اي از شنيدن خبر طرح لباس مجلس براي بانوان شوكه و حيرت زده مي شود. چرا كه در هيچ كجاي دنيا دولتها به اين اندازه در امور خصوصي افراد دخالت نمي كنند. در زمانيكه جوامع بشري به سرعت تمام به سمت پيشرفت در همه زمينه ها گام برمي دارند , حاكمان وقت در ميهن ما در حال طراحي لباس براي هر چه بيشتر محدود كردن زنان هستند. نظام حاكم كه تلاشش براي يا روسري يا توسري به جايي نرسيد, به نا چار با يك طرح بسيار مضحك وارد صحنه شده و از طرح لباس بانوان دم ميزند.!! گويي كه اينك تمام مشلات اقتصادي و اجتماعي جامعه حل شده و معضل باقي مانده لباس زنان است كه بايد به گفتگو پيرامون آن نشست. اگر نماينده اي در مجلس فعلي حتي نوك سوزني حقوق زنان را به رسميت مي شناخت يا مي شنا سد, پايه اي ترين حقوق زنان در سراسر كشور به يغما ميرود , پس چرا صدايي از نماينده ه اي بلند نمي شود؟ ديگر زمان روضه خواني و بر منابر براي اغفال مردم گذشته است طرح هايي كه از توليدي مجلس بيرون مي آيد بجز زنجير چيز ديگري براي زنان و جوانان مابه امغان نمي آورد. زنان آزاده ايران خود مي دانند كه چه پوششي شايسته آنان است . مجلس بجاي طرح لباس زنان فكري به حال وضعيت اسفبار جامعه براي تأمين زندگي روزمره مردم بكند. خوبست آقايان زمان را براي چنين طرح هايي هدر ندهند و ذره اي به فكر مردم گرسنه و بيكار و بي خانمان باشند و طرحي براي بهبود وضعيت نان در شهر ها بكنند. با بررسي همين موضوع به خوبي مي توان پي برد كه اين مجلس يا از درد مردم بي خبر است يا !! يا اينكه درد مردم برايش اهميت چنداني ندارد. در اين صورت چگونه مي توان به آنان لقب نمايندگان مردم در مجلس داد؟ دخالت در شخصي ترين مسائل زنان را متوقف كنيد. مرگ بر استبداد , زنده باد آزادي و برابري

طلاق به خاطر بوسه احمدی‌نژاد!


آفتاب: خبرگزاری «نووستی» روسیه خبر داد که روبوسی خاخام اتریشی با «محمود احمدی نژاد» رئیس‌جمهور ایران برای وی به قیمت از دست دادن همسرش تمام شد که بدون انتظار بازگشت وی از کنفرانس نافیان هولوکاست در تهران، شوهر خود را رها نمود! در این رابطه روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آهارونوت» روز دوشنبه نوشت که حدود یک ماه قبل «موشه آریه فریدمان» در ترکیب هیئت یهودیان ضد صهیونیزم که خواهان نابودی اسرائیل هستند، وارد ایران شد. تصاویر دیدار گرم فریدمان با محمود احمدی نژاد در آن زمان در بسیاری از روزنامه‌های جهان منتشر شدند. این روزنامه ادامه می‌دهد که در پایان کنفرانس، خاخام «موشه آریه فریدمان» روانه سفری دو هفته‌ای به دانشگاه‌های ایرانی شد که در آنجا سخنرانی‌هایی ضد‌اسرائیلی داشت. وی پس از بازگشت به خانه خود، فهمید که همسرش پس از مشورت با والدین، به نیویورک رفته و در آنجا با اتهام رفتار نابجا به همسرش مرحله طلاق را آغاز نموده است

Thursday, January 18, 2007

ادعانامه پدر دلارا دارابي


دفاع من از او نه بدليل اينکه او فرزند من است٬ دفاع من از او دفاع از حقيقت و دفاع از عدالتي است که در اينجا وجود ندارد. من خواهان اجراي عدالت هستم و دلاراي من دو سال است که اسير کساني است که هيچ بويي از انسانيت و عدالت نبرده اند.
من اين رفتار با دختر دلبندم را محکوم مي کنم. از هر کس که مي خواهد بيايد و اين پرونده و نحوه رفتار اينها با دخترم را بررسي کنند٬ دعوت مي کنم بيايند. اصلا حقوق بشر اسلامي بيايد تحقيق کند٬ از فلسطين و يا لبنان و يا از هر جايي که اينها قبول دارند. هييتي بيايد و ببيند با بچه ١۷ ساله من چه کرده اند. هر روز يک بلا سرش مي آورند٬ سه سال است که در زندان است و اکنون ٢۰ ساله است. او در زندگيش تا ١۷ سالگي هيچ چيز نديده جز ناز و نعمت٬ هيچ چيز را نمي شناسد٬ جز دفتر و قلم و کتاب و موزيک و نقاشي.
من سه سال پيش٬ وقتي از ماجرا مطلع شدم٬ خودم دخترم را تحويل دادگاه و تحويل قانون دادم. قانون و قوه قضاييه اي که اکنون با تمام وجودم لمس مي کنم که در آن هيچ عدالتي نيست.
امروز بچه من نه فقط بدليل محکوميت به اعدام جانش در خطر است٬ بلکه بدليل رفتاري که در زندان شماره ٢ نسوان رشت با او مي کنند٬ نيز جانش در خطر است. بچه من حق دارد که شکنجه نشود٬ حق دارد که در زندان از استاندارد رفاهي و غذايي خوبي برخوردار باشد. اما در اينجا از اين امکانات اوليه خبري نيست. غذاي کافي به او نمي دهند. خرج اين بچه را ما ميدهيم. اما اجازه نداريم ملاقاتش کنيم. همين امروز که با شما حرف ميزنم٬ من و مادرش و خواهرانش به ديدن او رفتيم٬ ولي باز به بهانه اي اجازه ديدن او را نداشتيم.
من مي گويم فرزند دلبند مرا در يک قفس آهنين بگذاريد و کليدش هم دست خودتان باشد٬ فقط اجازه دهيد که روحش تا اين حد آزار نبيند. اجازه دهيد که خود ما از او مراقبت کنيم. اجازه دهيد که به او دفتر و قلم و کتاب و کاغذ بدهيم و اجازه دهيد که او مشغول نقاشي کردن باشد. او تنها کتاب و و دفتر و مداد و وسايل نقاشي را مي شناسد.
من در انقلاب شرکت کردم. ما انقلاب کرديم تا عدالت اجرا شود. ولي در اين مملکتي که من در آن نفس ميکشم٬ بويي از عدالت نشنيده اند و من عدالتي را تجربه نکرده ام. من از انسانهاي بشردوست٬ از وجدانهاي آگاه مي خواهم که کمک کنند٬ دلارا آزاد شود. دلارا فقط يک نمونه است هزاران مثل دلارا در زندانها هستند.
دختر من در زندان هم جانش در خطر است. بارها و بارها نامه نوشتم و خواهان بهبود شرايط و استاندارد زندان شدم٬ جواب سربالا گرفتم و يا به من هم توهين کردند. من خواهان انتقال دخترم به يک زندان ديگر هستم. به اين خواست کوچک هم وقعي نمي نهند. دلارا ميگويد در اين زندان راه رفتن من٬ خوراک خوردن من٬ نقاشي کردن و حرف زدن و خوابيدن من با توهين و عکس العمل زشت روبرو مي شود. در اينجا براي ٢۰۰ نفر يک توالت داريم و اعتراض به اين وضع با مجازات روبرو مي شود. آيا اين وضع براي يک جوان ٢۰ ساله قابل تحمل است؟
ما الان اجازه نداريم يک وعده غذاي خوب به دخترم برسانيم و آخرين ملاقاتي که ما با دلارا داشتيم او از بوسيدن مادرش امتناع کرد و ميگفت٬ اينجا پر از ميکروب است. نميخواهم بيماريهاي احتمالي را که گرفته ام به شما منتقل کنم.
با ديدن اين اوضاع و با شنيدن اخبار رفتار غيرانساني با دخترم٬ شبها خواب ندارم. من پدر دلارا دارابي سه سال است که زندگيم بر باد رفته است. کار و کاسبي را ول کرده ام و افتاده ام دنبال اين پرونده. براي اجراي حق و عدالت و در دفاع از انسانيت. من در اين کارها از وجدان دفاع مي کنم و از حق و عدالت. به من و به ما کمک کنيد تا عدالت را اجرا کنيم. در اينجا بويي از عدالت و انسانيت نيست

ماهانه 15 جنین سقط شده در زباله‌ها یافت می‌شوند


شهرزاد نیوز: در ایران ماهانه به طور متوسط، 15 جنین سقط شده در زباله‌ها پیدا می‌شوند. کانون فرهنگی – اجتماعی زنان قزوین با انتشار این خبر اعلام کرده است که، این آمار دربرگیرنده کل موارد نیست، و طبیعتا آمار واقعی با رقم ذکر شده تفاوت بسیاری دارد.همچنین، 10 درصد بارداری‌ها در ایران ناخواسته‌اند، و زنان باردار برای پایان دادن به بارداری ناخواسته، به روش‌هایی چون: دستکاری دهانه رحم، و مصرف دارو روی می‌آورند

Friday, January 12, 2007

دور تازه ای از خصومت ميان ايران و عربستان؟


در پی هشدار اخير خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی نسبت به همپيمان شدن کشورهای عربی با آمريکا و بريتانيا عليه ايران، رسانه های جمهوری اسلامی دور تازه ای از حملات تبليغاتی را عليه دولت عربستان سعودی آغاز کرده اند.روزنامه کيهان که توسط نماينده ولی فقيه (رهبر جمهوری اسلامی) اداره می شود، روز چهارشنبه در يادداشت روز خود، با متهم کردن دولت سعودی به ايجاد تفرقه در جهان اسلام، سرنوشت محمد رضا شاه و صدام حسين را برای زمامداران اعراب منطقه پيش بينی کرده است.يادداشت کيهان عليه خاندان سعودی را می توان آغازگر جنگ لفظی ايران عليه برخی از کشورهای عرب متحد آمريکا در منطقه دانست، حرکتی که به احتمال زياد در روزهای آينده تشديد خواهد شد.در واقع روابط ايران پس از انقلاب با عربستان سعودی فراز و نشيب های بسياری را پشت سر گذاشته است و به نظر می رسد دور تازه ای از تشنج در روابط دو کشور در حال ظهور است

بازداشت کارمندان کنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل


به کزارش سایت حکومتی مهر نیوز : هیچ مقامی در عراق حاضر به پاسخگویی نیستدر پی حمله دیشب نظامیان آمریکا به کنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل و ربودن پنج دیپلمات جمهوری اسلامی ، تلاش برای ارتباط با مسئولین امنیتی عراق بدون نتیجه ماند.با وجود تمامی تلاشهای انجام گرفته ازسوی خبرنگار خبرگزاری مهر هیچ یک از مسئولین عراقی و حتی ارتش آمریکا حاضر به اظهار نظر در این رابطه نشدند.دکترموفق الربیعی مشاور امنیت ملی دولت عراق در پاسخ به درخواست خبرنگار مهر برای بدست آوردن اطلاعاتی در این رابطه، حاضر به ابراز نظر در این رابطه نشد.همچنین در تماسی که با دفتر مطبوعاتی جلال طالبانی رئیس جمهور عراق گرفته شد کارمندان موجود در این دفتر با ابراز بی اطلاعی اعلام کردند تماسهایشان با اربیل برای دریافت موضعی در این رابطه تا کنون ناکام مانده است.دفتر ریاست جمهوری عراق که از مهمترین رهبران کرد عراقی محسوب می شود تاکید کرد هر نوع موضعگیری در این رابطه منوط به سخنان شخص رئیس جمهور یا کامران قره داغی سخنگوی رسمی وی می باشد.علاوه بر آن تلاش شد تا با فرماندهان نیروهای آمریکایی درعراق در این رابطه تماس گرفته شود وبعد از گفتگو با فردی به نام مارک که خود را سخنگوی دفتر ارتباط رسانه ای ارتش آمریکا درعراق معرفی کرد، اعلام کرد اطلاعات خاصی را در این رابطه نمی تواند در اختیارش قرار دهد

Thursday, January 11, 2007

آن روز که رستم کشته شد


آن روز که رستم فرخزاد کشته شد و ناموس مردم ايران - درفش کاوياني - بدست عمر خليفه تازيان افتاد همه به نابودي ايرانشهر پي بردند.
قرن ها ايران بدست تازيان بود... و تا به امروز يک حکومت واقعي ايراني که شاهانش لايق جانشيني شاهنشاه يزدگرد سوم باشند بر سر کار نيامده است...
امروز ما فرزندان ايران زمين، ما فرزندان داريوش بزرگ، ما سربازان يزدگرد سوم به پا خواسته ايم تا نبرد تاريخي پدرانمان بر عليه اهريمنان را ادامه دهيم و تا روزي که پيروز نشويم از نبرد دست نخواهيم کشيد

Wednesday, January 10, 2007

کیوان رفیعی به بهداری زندان اوین منتقل شده


بنا بر گزارشهای رسیده از بند 209 زندان اوین، کیوان رفیعی به بهداری زندان اوین منتقل شده است. این فعال حقوق بشر بیش از شش ماه است که در سلول انفرادی بسر می برد. او از معدود زندانیانی است که همچنان در شرایط بلاتکلیفی و در سلول انفرادی نگهداری می شود. کیوان رفیعی در اثر دو بار اعتصاب غذای خشک دچار عفونت روده شده و طی دو هفته گذشته قادر به خوردن غذا نبوده است. او در زندان دچار بیماری های گوناگون از جمله بیماری کلیوی شده است . مامورین وزارت اطلاعات علی رغم وضعیت وخیم جسمانی این زندانی سیاسی از انتقال او به بهداری زندان ممانعت می کردند، اما بالاخره روز یکشنبه با شدت یافتن وخامت حال وی و تهوع های ممتد او را به بهداری زندان اوین منتقل نمودند. مسئولین بهداری پس از تجویز داروهای آرام بخش او را دوباره به سلول انفرادی منتقل کردند. کیوان رفیعی دچار یک نوع آنفولانزا شده و قادر به هیچ گونه تحرکی نیست .فعالان حقوق بشر در ایران با هشدار به مجامع حقوق بشری خواهان اقدام فوری برای آزادی بی قید و شرط کیوان رفیعی جهت درمان او در بیمارستان هستند.

افزایش 32 درصدی فساد و فحشا


شهرزاد نیوز: آمارهای موجود از افزایش 32 درصدی فساد و فحشا در پنج ماهه اول سال جاری خبر می دهند. در این پنج ماه 3200 نفر در کل کشور به اتهام تشکیل باندهای فساد و فحشا دستگیر شده اند که این رقم نسبت به همین مدت در سال گذشته 32 درصد افزایش را نشان می دهد

Tuesday, January 9, 2007

جلسه رسیدگی به اتهام نازنین فاتحی



کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر : سومین جلسه رسیدگی به اتهام مهاباد (نازنین) فاتحی ، ساعت 10:30روز چهارشنبه در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار خواهد شد.نازنین فاتحی،18 ساله، متهم است در سال 83 در شهرک اکبراباد کرج پسری را به ضرب چاقو به قتل رسانده است. اگر چه نازنین عنوان نموده است تنها برای دفاع از خود و خواهرزاده اش( سمیه) مرتکب قتل شده است، اما قضات شعبه 7 دادگاه کیفری تهران، با رد ادعای او و بدون اینکه به انگیزه خاص دیگری که اساس و لازمه هرجنایتی است اشاره کنند ، حکم بر قصاص وی صادر نموده اند.نازنین میگوید"هنگامی که به همراه دوستان خود در اطراف کرج به تفریح رفته بودند، 3 پسر موتورسوار با ایجاد مزاحمت برای آنان ، قصد تعرض به او و خواهرزاده اش را داشتند که وی ناچار به قتل آنان شده است". استناد او به ماده 61 قانون مجازات اسلامی است که میگوید: (( هر كس در مقام دفاع از نفس يا ناموس و يا مال خود يا ديگري و يا آزادي تن خود يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز فعلي يا خطر قريب الوقوع, عملي انجام دهد كه جرم باشد در صورت اجماع شرايط زير،قابل تعقيب و مجازات نخواهد بود :دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشدعمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشدتوسل به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً ممكن نباشد و يا مداخله قواي مذكور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود. ))حکم اعدام نازنین در حالی صادر میشود که پیش از این نیز پرونده های دیگری از این دست در دادگاههای کیفری کشور، توجه بسیاری از مجامع حقوق بشر و سازمانهای مدافع حقوق زنان را معطوف به خود نموده بود که از جمله مشهورترین آنان میتوان به "افسانه نوروزی" اشاره کرد که پس از تحمل 8 سال زندان، به اتهام قتل مردی که قصد تعرض به وی را داشت، بیگناه شناخته و تبرئه شد."هنگامه شهیدی" فعال زنان و پیگیر پرونده نازنین دربخشی از نامه خود به آِیت الله شاهرودی می آورد "اکنون نازنین درزندان و در انتظار چوبه دار است .سوال من از شما اینست که چگونه است که زن انسان محسوب نمیشود؟ اگر نازنین مقاومت نمیکرد چه میشد؟ اگر مورد تجاوز واقع میشد چه کسانی و یا کدامین نهاد از او دفاع میکردند؟ با توجه به مسئله قومیتی وی آیا او بعد از این تجاوز قربانی یک قتل ناموسی نمیشد؟"نازنین فاتحی که درهنگام ارتکاب قتل، 17 سال داشت، هم اکنون در زندان رجایی شر کرج به سر میبرد و شادی صدر و محمد مصطفایی وکالت وی را بر عهده دارند.http://www.petitiononline.com/Nazanin/petition.html ...

Monday, January 8, 2007

شرط ایران برای پروازآنتالیا


ايران بنا به‌خواست تركيه‌وعده‌داده‌پرواز هواپيمايي جمهوري اسلامي به‌شهر توريستي آنتاليا از سر گرفته‌شود.
اعتمادملی نوشت : رسانه‌هاي تركيه روز پنج شنبه گزارش داده‌اند كه مقامات ايراني گفته‌اند، در صورتي كه‌گردشگران زن ايراني از شنا در كنار سواحل آنتاليا منع شوند، در هتل‌هايي كه‌جمهوري اسلامي تعيين مي‌كند اقامت كنند و نيز حجاب را رعايت كنند، پرواز به‌آنتاليا از سر گرفته‌مي‌شود

سالروز ِ دریده شدن خرافه حجاب


سالروز ِ دریده شدن خرافه حجاب از چهره زنان، بر بانوان ِ ایران زمین خجسته باد - dey 17

modern Ahmadinejhad!!!!


bad az inke moavene ahmadinejhad too majlese raghso mashroob khari hal mikarde hala khode ahmadi nejhad ham tipp zade va too disco ha micharkhe:)

Mr. Ahmadi nejhad!!!!! please don't be OverDrink:)

Sunday, January 7, 2007

سنگسار


در ایران وقتی به زنانی که در دادگاه‌ها برای درخواست طلاق، حضانت فرزند و خشونت اعما ل شده بر آنان، مستاصل و درمانده هستند، نگاه می‌کنیم، اکثرا به گروه‌هایی تعلق دارند که نه توان و نه آگاهی لازم برای دور زدن این قوانین تبعیض آمیز را دارند. با نگاهی به زندگی زنانی که در سالهای اخیر به سنگسار محکوم گردیده اند، می‌بینیم که در میان این زنان، زنی که به طبقات فرادست و یا حتی متوسط جامعه تعلق داشته باشد، به چشم نمی‌خورد. همگی این زنان، کسانی هستند که هیچ بهره‌ای از موهبت‌های زندگی نداشته‌اند و نیز فاقد امکانات و آگاهی لازم برای تغییر زندگی و سرنوشت خود بوده‌اند. مثلا خیریه، کشاورز بود و در یکی از روستاهای اهواز، پا به پای شوهرش کار می‌کرد. اما شوهرش بداخلاق بود و هر شب با او مشاجره داشت و کتکش می‌زد. سپس با مردی از خویشان شوهرش که از نظر خیریه، اخلاق خوبی داشت، ارتباط برقرار کرد. آن مرد شوهر خیریه را به قتل رساند. با اینکه خیریه نقشی در قتل شوهرش نداشت، به اتهام معاونت در قتل دستگیر شد. خیریه چهار بار به رابطه نا مشروع اقرار کرد و در حال حاضر، در انتظار مجازات سنگسار است. او می‌گوید، حتی اگر آزاد هم شود، هیچ جایی ندارد و برادرانش او را خواهند کشت.
ویا پریسا اکبری زنی 32 ساله که در پاییز 1383 در یک خانه فساد دستگیر شد. او از طریق شوهرش در اختیار مردان دیگر قرار می‌گرفت اما هیچ کدام از مقامات قضایی به اجباری بودن روابط او با مردان دیگر، توجه نکرده‌اند.
با نگاهی به موارد سنگسار می‌بینیم، که اکثر این زنان، شرایط زندگی بسیاری سختی داشته اند، یا ازدواج اجباری داشته اند- مورد ایران الف-، یا به فحشا گمارده شده اند- مورد پریسا اکبری- و یا مورد خشونت بوده‌اند- مورد خیریه- و، آنان راهی برای تغییر زندگی خود نداشته‌اند. هیچ مرجعی برای حمایت از خود نمی‌شناخته‌اند و در میان سنت‌های سرکوبگر، شانسی برای رهایی نداشته‌اند، حتی این آگاهی اندک را نداشته‌اند که نباید به زنای محصنه اعتراف کنند. بنابراین باید از قانون‌گذاران پرسید، چگونه است که تنها بدبخت‌ترین زنان به سنگسار محکوم می‌شوند؟ آیا در میان دیگر گروه‌های اجتماعی روابط خارج از خانواده وجود ندارد؟
از کسانی که اهمیت تغییر قوانین را دست کم می‌گیرند و مطالبه برابری حقوقی را خواستی بورژوایی می‌دانند، باید پرسید، به راستی مخاطب اصلی این قوانین کدامین زنان هستند؟ آیا اتفاقی است که در میان محکومان به سنگسار، هیچ زن بورژوایی دیده نمی‌شود؟

Saturday, January 6, 2007

save nazanin & delara


Nazanin was 17 when she was attacked by three young adults in the city of Karaj. Nazanin is accused of killing of one of the men while defending herself and her niece who was 16 at that time.

Currently the International Committee Against Execution as well as Ms. N. Afshin –Jam in Canada, are running a huge campaign to save the life of Nazanin Fatehi. The campaign for saving Nazanin’s life is planning to lunch awareness programs between January first and 10th to draw one more time the attention of the general public to children and teen’s execution in Iran and death sentence in Iran in general and to save Nazanin’s life through international and national protests.


And another one:

Delara is 19 and is in prison due to murder accusation. She is an artist and her painting exhibitions have been very popular in Tehran.
Currently her family is asking the help of everyone to save the life of the young Delara. Her father is also requesting to move her to another prison as she is being harmed at the prison of Rasht

KHAMENEI DIED?????


IS IT TRUE?????????KHAMENEI DIED??????????????

MR PRESIDENT....?????????

Friday, January 5, 2007

الغای جهانی مجازات اعدام


ايتاليا اعلام کرد پس از پخش تصاوير تکان دهنده اعدام صدام حسين و صحنه های به دار آويختن ديکتاتور پيشين عراق، برای لغو مجازات اعدام در سطح جهان، در سازمان ملل متحد دست به تلاش هايی خواهد زد.
رومانو پرودی نخست وزير ايتاليا روز سه شنبه اظهار داشت دولت متبوع وی با استفاده از کرسی جديد ايتاليا درشورای امنيت سازمان ملل متحد، نسبت به «تعليق جهانی» مجازات اعدام کوشش خواهد کرد.
سياستمداران ايتاليا وابسته به تمامی احزاب و گروه های سياسی نفرت و انزجار خود را نسبت به اعدام صدام حسين ابراز داشتند.
دولت عراق با متهم ساختن ايتاليا به دوروئی و رياکاری، نسبت به اين اظهارات واکنش نشان داد و به اعدام بنيتو موسولينی رهبر فاشيست ايتاليا در جنگ جهانی دوم در ملاء عام اشاره کرد.
بيش از ۸۰ کشورعضو سازمان ملل متحد در ماه دسامبرگذشته اعلاميه غيرالزامی سازمان ملل متحد را برای الغای مجازات اعدام امضا کردند.
مجازات اعدام در ايتاليا و کليه کشورهای عضو اتحاديه اروپا ممنوع است.

افزایش فشارها بر هموطنان مسیحی


بنا بر گزارشات رسیده مامورین وزارت اطلاعات در شهر های مختلف، اعمال فشار و تهدید را بر کلیساهای جماعت ربّانی (رسمی) و کلیسا های خانگی (غیررسمی) شدت بخشیده است.مامورین وزارت اطلاعات اجرای مراسم مذهبی در کلیساهای تهران، کرج و بخصوص رشت را منوط به شرایط زیر نموده است.۱. تهیه لیست هفتگی از افراد شرکت کننده در مراسم مذهبی کلیساها و توضیح دادن علت کاهش و افزایش یافتن شرکت کنند گان در این مراسم۲. عدم برقراری ارتباط با اقشار مختلف جامعه۳. عدم پذیرش افراد بازدید کننده غیر مسیحی در کلیساهادر حال حاضر کلیساهای خانگی حق برگزاری مراسم را ندارند، برگزاری مراسم در کلیساهای خانگی منوط به گرفتن مجوز از وزارت اطلاعات می باشد (تاکنون درخواست های مکرر برای گرفتن مجوز بی پاسخ مانده است)، افراد دستگیر شده اخیر حق هیچگونه ارتباطی با سایر هم کیشان خود را ندارند.لازم به ذکر است کلیه تماس های تلفنی و رفت و آمد ها به کلیساها ( خانگی ) تحت کنترل و نظارت وزارت اطلاعات می باشد.آقای بهروز صادق خانجانی از دستگیر شدگان اخیر علاوه بر تبعیض مذهبی مورد تبعیض نژادی قرار دارند و مامورین وزارت اطلاعات سعی در متهم کردن او به جاسوسی هستند.

Thursday, January 4, 2007

FATI COMANDOW


Iran ba'd az barrasiye karshenasiye daghigh, pasokhe 5+1 ra dad: "Mishe 6"

Afarin be siasatmadarane tavanmande irane eslami khosoosan be in FATI Comandow!!!!!

درگيری مردم با نيروهای انتظامی در سقز


خبرگزاری دیده بان حقوق بشر کردستان: تجمع مدنی اهالی شهر سقز در اعتراض به قطع گاز و مواد سوختی در این شهر با دخالت پلیس انتظامی و امنیتی به درگیری و خشونت انجامید در نتیجه ضرب و شتم تعدادی از معترضان آسیبهایی به تعدادی ار اماکن دولتی و ساختمانهای بانکها وارد آمد . گفته می شود قسمتی از ساختمان فرمانداری به آتش کشیده شده و شیشه های تعدادی از بانکها ومراکز انتظامی در سطح شهر از سوی معترضان خشمگین شکسته شده است تا لحظه مخابره این خبر کسی بازداشت نشده است .

Wednesday, January 3, 2007

اسلاميون معترض به اصلاحات درقانون تجاوز


بيش از ده هزار معترض اسلامی امروز، يکشنبه، در پاکستان خواستار آن شدند که دولت تغييرات در قوانين جنجالی تجاوز های جنسی را پس بگيرد.
معترضين در تظاهراتی در کراچی گفتند قانون حراست از زنان که اخيرا به امضای پرويز مشرف رئيس جمهوری آن کشور رسيد، مغاير با اسلام است.
يک چهره سرشناس اسلامی در مجلس نمايندگان پاکستان خواستار تداوم اعتراض به اين قانون شده است. قانون جديد، يک قانون سال ۱۹۷۹ موسوم به احکام حدود را اصلاح ميکند که بر پايه احکام اسلامی تنظيم شده بود.
در چارچوب قانون قديم، اثبات ادعای تجاوز مستلزم شهادت چهار شاهد مرد بود ، و در غير اينصورت شاکی می توانست با احتمال تعقيب به اتهام زنا روبرو شود.
قانون جديد، استناد به شهادت جرم شناسان و شواهد و مدارک ديگر را ممکن می شناسد

Tuesday, January 2, 2007

واکنش رسمي زهرا امير ابراهيمي


متن کامل يادداشت وي که نسخه اي از آن براي خبرگزاري «انتخاب» و خبرگزاري ايلنا ارسال شده، عيناً به شرح زير آمده است :پاييز امسال ، پاييزي تر از هر سال ، ابري و باراني.گاهي آفتاب فقط براي يادآوري وجود فصل هاي ديگر از لا به لاي ابرها مي تابد. سكوتم دليل اعتقاد به شما نبود ، خود را باور داشتم. قصد من يادآوري هيچ فصلي نيست.نور كافي نيست ؛ اما هنوز مي توان تجربه تلخي را با كساني كه آسمان دلشان ابري تر از آسمان خاكستري شهر ماست تقسيم كرد.شايد اين شرح يك تجربه است. شايد اين يك شكايت است براي زهره شوكت و يا من مسوولي هستم با نام" زهرا اميرابراهيمي" براي دفاع از آن چه كه حتي به من مربوط نيست ؛ و شايد اين تلاشي بيهوده است براي حفظ حرمت يك انسان ، هنر و يا جامعه هنرمندان و شايد اين همه ، دلشوره ايست براي يك جامعه.آن چه با عنوان هاي مختلف مثلاً فيلم غير اخلاقي زهره شوكت از نيمه ماه مبارك رمضان جزو تنقلات روي كرسي برخي محافل همكاران ، منازل دوستان ، شهروندان و شهرستانها شده است ، چيزي نيست جز تاييدي بر تلاش بيهوده فردي ما در عرصه هنر و برداشتن گام هاي بي ثمر در جهت رشد.همه ما مي دانيم كه عدالت بدون قدرت هيچ است و قدرت بدون عدالت ، خشونت.آري ؛ اين قدرت ، قدرت جمعي ِ برخي از همكاران و همنوعان عزيزي است كه به بي عدالتي و خشونت تبديل شد.خشونتي كه حتي مي توانيم با دست خودمان زهره شوكت را به خودكشي واداريم و يا اعدام و شايد هم بدتر...پس براي دلداري دوستان ، آشنايان ِ خارج و داخل كشور و يا بهتر است بگويم براي آگاهيتان : هموطنان ، همكاران ، روزنامه عزيز ؛ زهرا اميرابراهيمي ( هنرپيشه مذكور به قول شما ) كه گويا تشابهي ظاهري دارد با شخص ديگري در فيلم غير اخلاقي كه در ماه مبارك رمضان دست به دست از نظرتان مي گذشت ( و تا كنون نيز هم ) ، در صحت و سلامت كامل به سر مي برد و خوشبختانه دليلي كافي براي خودكشي پيدا نكرده است و من زنده هستم ... هنوز.

عکس: دختر خوش تیپ صدام


رغد صدام در تظاهرات معترضين به اعدام صدام در اردن. صدام شوهر رغد را در سال 1994 كشته بود

ارتباط حجاب زنان با غده هیپوفیز



آفتاب: رییس دانشگاه ‌الزهرا می‌گوید داشتن حجاب از دیدگاه فیزیولوژیكی امری ضروری و لازم است. «شكوفه گل خو» رئیس جدید دانشگاه الزهرا که جانشین زهرا رهنورد شده است، در نخستین هم اندیشی جشنواره دختران آفتاب بااشاره به آیات ‪ ۳۰‬و ‪ ۳۱‬سوره نور در قرآن مجید افزود: در دین مبین اسلام با دلایل ثابت شده فیزیولوژیكی، حجاب و پوشش زنان اهمیت ویژه‌ای یافته است.

به گزارش سایت آموزش نیوز، وی گفت: دراسلام حجاب و پوشش برای زنان و فرو گرفتن نگاه برای مردان واجب شده است زیرا یكی از دلایل این امر تاثیر تصاویر تحریك‌كننده بر غده هیپوفیز مردان و فعال نمودن آن است. گل خو گفت:از نظر علمی با توجه به مقایسه سیستم‌های تولید مثل مردان و زنان و فعال‌تر بودن آن در مردان و با توجه به‌اینكه این سیستم‌ها تحت تاثیر هیپوفیز در مغز است می‌توان نتیجه گرفت كه تصاویر تحریك‌كننده از طریق بینایی بر هیپوفیز مردان به شدت تاثیر گذاشته و آن را فعال می‌نماید. استاد دانشگاه‌ الزهراافزود: پوشش مناسب برای زنان علاوه بر ایجاد مصونیت برای آنها باعث جلوگیری از تحریك مردان می‌شود.

از کشور بروند


طباطبایی در گفت‌وگو با خبرنگار آفتاب تصریح کرد: «کار نماینده مجلس خیلی مهم تر از این است که آقایان برای مد و لباس مردم تصمیم بگیرند.» عضو فراکسیون اصولگرایان با بیان این که «اسلام دین عطوفت و رأفت است» در این باره خاطرنشان کرد: «در هیچ کجای اسلام نیامده که حجاب مردم چگونه و چه رنگ باشد. فقط دستور آمده که این حجاب باید به چه نحو رعایت شود.» وی افزود: «روش های ارشادی باید در مورد حجاب به کار گرفته شود وگرنه روش های دیگر نتیجه عکس به جای می گذارد.» طباطبایی در عین حال،‌ به کسانی که حاضر نیستند حجاب را رعایت کنند، توصیه کرد که از کشور بیرون روند چون در کشور اسلامی مثل ایران جایی برای آنها نیست.»