Friday, July 20, 2007

بیخدایی چیست؟


بسیاری از افراد، دست کم بین جوانان اهل فکر، نظری قطعی در مورد خدا ندارند، و در جستجوی جواب هستند. این افراد می توانند با مراجعه به چنین منبعی، و منابع مخالف، به نتیجه برسند.
از این گذشته، کسانی هم که جوابی یقینی برای مسئله دارند نیز به پایان خط نرسیده اند. همه ی ما در حال دگرگونی هستیم، و اعتقادات بسیاری از این افراد نیز تغییر خواهد کرد، و این تغییر در اثر جمع شدن موارد مختلفی که این مطالب هم می تواند یکی از آنها باشد انجام می شود. البته در این موارد مهمترین عنصر فکر کردن خود شخص است.
آخرین نکته ای که مطرح می شود این است که از بین رفتن اعتقاد به خدا چه نتایجی دارد. پیش از هر چیز باید تاکید کنم که در اینجا هدف بررسی درستی یا نادرستی مسایل است، نه نتایج آنها. با این حال، برخی از خداباوران اعتقاد دارند (یا دست کم اینگونه معتقدانده شده اند) که از بین رفتن این اعتقاد عواقب وخیمی دارد (که ابدا اینطور نیست) و لزا از این مطلب به عنوان شبهه برهانهایی به نفع خدا استفاده کرده اند. این شبهه برهانها در قسمت بررسی برهان ها طرح شده اند و مسئله ی نتایج اعتقاد تا جایی که به این حوزه مربوط می شود در آنجا بررسی شده اند.
به طور خلاصه، ما در جهانی زندگی می کنیم که مجهولات بسیاری را پیش روی ما قرار داده است. مجهولاتی که سبب شگفتی فراوان ما می شوند، و چون غرور و قدرت طلبی ما اجازه ی تسلیم نمی دهد، سعی می کنیم به هر شکل که شده بر آن مسلط شویم. یکی از روشها علم بوده است، که سعی کرده با استفاده از خود طبیعت آن را حل کند، و با مرور زمان به نتیجه برسد. روش دیگر دین است که سعی می کند هر چیز را در سریعترین شکل ممکن به نوعی ماست-مالی کند، و به این شکل بر این حس بد فایق آید. ولی آیا واقعا جوابهایی که دین به مجهولات می دهد جواب است ؟ یا تنها جایگزین کردن ابهامهایی واقعی با ابهامهایی دیگر ؟
دین را می توان در واکنش غیرخردورزانه با مجهولات، و ترکیب آن با سواستفاده ی برخی افراد خلاصه کرد. اگر این دو نبود، دینی به وجود نمی آمد، و ایده ی خدا نیز مانند بسیاری از خرافات دیگر که در حال حاضر بسیار کمرنگ تر شده اند از بین می رفت

1 comment:

Anonymous said...

فاطمه زهرا و حضرت علی در جهاد سازندگی
الله در سوره بقره آيه 223 فرموده است:

نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.
زنانتان کشتزار شما هستند. هر طور که خواهيد به کشتزار خود درآييد. و براي خويش از پيش چيزي فرستيد و از خدا بترسيد و بدانيد که به نزد او خواهيد شد.







حديث اول در رابطه با اين آيه:
اليوم من الايام فاطمة الزهرا بنت رسول اشتب بالمنزل الرسول الله. رسول الله اسئلت وات هپن؟ قال فاطمة علي ولي الله اريد ان ادخل الي منقب مع کله. رسول الله قال علي يا علي واي يو آر فاکينگ ماي بنت مع اليور هد؟ قال علي آيه 223 ف ان ادخل بيکاز الله قال ادخل من هر طريق يو لاو.
رسول الله قال علي: المرديکه فاطمة لا کنيز شي ايز ماي بنت. لا فاکينگ فاطمه مع الکله فاک شي باي مامله القضيب.

در روزي از روزها فاطمه با شتاب به منزل رسول الله آمد و پشت سرش علي با سرعت داخل شد. فاطمه گفت پدر کمک علي مي خواهد با کله وارد منقب من شود . رسول الله بانگ زد علي تو چه مرگت شده؟
حضرت علي آيه 223 را خواند و گفت الله گفته هر طور که خواستيد وارد مزرعه خود شويد من هم با کله مي خواستم وارد شوم.
رسول الله فرمود خاک برسرت منظور خدا مامله ات بود نه کله اين کنيز جنگي نيست که هر طور خواستي بگايي.








حديث دوم:




روزي از روزها حضرت علي در منزل بانک زد يا فاطمة الزهرا اي مزرعه من بيا که مي خواهم تو را شخم بزنم. پس حضرت طي يک طرح جهادي به سرعت حاضر شد چرا که جهاد زن خوب شوهر داري است و بايد خود را در اختيار شوهرش بگذارد تا شوهر هرگونه لذتي ببرد.

فاطمه زهرا روي زمين دراز کشيد و علي روي فاطمه خوابيد مشغول شخم زدن شد.

شخم زدن که تمام شد فاطمه گفت يا علي ولي الله بر من بادمجان بکار. حضرت فرمود بادمجان کار من نباشد تو را به مساقات به بلال حبشي يا ابول اسود دودولي دهم تا بادمجان بر تو بکارد.




حضرت مشغول کاشت خيار شد. مدتي که گذشت حضرت مي خواست عبادت را به اتمام برساند ولي فاطمه زهرا ذکر وتسبيح گويان به ادامه عبادت مشتاق بود.

گفت يا علي بر من کدو بکار حضرت بر فاطمه کدو کاشت . زهرا فرمود يا علي هندوانه هم مي خواهم حضرت هندوانه نيز کاشت. به همين نحو تمام شب را حضرت به زراعت پرداخت انواع صيفي جات را بر زهرا نشا کرد و از براي ذوالجنان اسب وفادار فرزند فاطمه يونجه و شبدر نيز کاشتندي.



نخلستانهاي متعددي نيز از براي تهيه خرما بر زهرا فرو نشاندي تا اينکه حضرت علي کلافه شدندي و چون فاطمه از علي خواست جهت استفاده از سايه چناري نيز بر او بنشاند حضرت به يک باره بلند شد و بر کس فاطمه ريد.

فاطمه عصباني و شگفت زده گفت يا ولي الله چه کردي؟

حضرت علي فرمود يا فاطمة الزهرا هر مزرعه که چنين پر محصول باشد نياز به کود مناسب جهت تقويت محصول دارد و اينچنين بود که علي خود را از اين کار زراعت طاقت فرسا نجات دادندي تا انرژي کسب کردندي و شبي ديگر ذوالفقار بر کشيده فاطمه را به جهاد خوانده او را شخم زده و صيفي و چنار بر فاطمه نشا کند.

zahra-zeynab.blogspot.com

Fatima Zahra Bente Rasoul Allah NGO

YA FATEMEH
Ya Fateme
يا فاطمة الزهرا بنت رسول الله